بیانیه جنبش آذربایجان در خصوص نامه ۳۲ تن از نمایندگان کنست اسرائیل

جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران، نامه ۳۲ تن از نمایندگان کنست اسرائیل مبنی بر جداسازی آذربایجان ایران را به شدت محکوم می کند.

دوران عهدنامه های ننگین ترکمنچای و گلستان ها گذشته است و مردمان ایران با عبور تاریخی از برخی ایدئولوژی های زیانبار، صد البته با دادن هزینه های بس سنگین، تازه به بازآفرینی و هم آوردی جهان گسترده ایرانی می اندیشد تا همراه با صلح و دوستی، منطقه و جهان را از فرهنگ بی مثال شان مانند گذشته عطرآگین کنند.

 

عدم بلوغ و درایت کافی در سیاست حزبی و یا ملی در همه جای جهان وجود دارد و اسرائیل هم از این قائده مستثنی نیست.

ما آگاه هستیم که در استراتژی بلند مدت تندروهای اسرائیلی در درون و برون این کشور، افراطی ها و زیاده خواهانی هستند که در آرزوی داشتن سرزمینی از نیل تا فرات می باشند و در این چهارچوب گام نخست، کوچک نمودن کشورهای بزرگ منطقه، مانند ایران، مصر، ترکیه و حتی سوریه هستند، اما هر آرزویی حتی برای افراطی ها باید عقلانی و عملی باشد، در غیر اینصورت بیان آن نظریه خیلی سست جلوه نموده و موجب رسوائی و ریشخند می گردد. همچنانکه سخنان مقامات جمهوری فاسد اسلامی مبنی بر نابودی اسرائیل چنین است.

از اینکه افرادی در پارلمان و شاید در دولت اسرائیل هستند که همراه با سیاست خارجی دولت دمکرات بایدن و بعضی از دولت های منطقه خاورمیانه عمل می کنند و ادامه حکومت آخوندها را به سود خود می دانند و از آن بهره می برند، شاید قابل درک باشد.

 

شگفت آور این است که این افراد در چنین شرایطی که ملت ایران به رهبری جوانان خردمند و آگاه خود بیش از ۸ ماه است در سراسر کشور، خواهان فروریزی کلیت فرقه تبهکار و تروریست پرور می باشند و همه جهان صدای انقلاب زن، زندگی، آزادی آنها را شنیده است و از سوی دیگر سفر بسیار مفید شاهزاده ایرانی به اسرائیل و استقبال بسیار شایسته ملت و دولت آن کشور از وی که جای تشکر و قدردانی دارد، اینگونه افراد در جهت حفظ حکومت جمهوری اسلامی گام بر می دارند. هم گام و هم صدا شدن این نمایندگان با آخوندها مبنی بر اینکه اگر ما نباشیم، کشور ایران تجزیه می شود، بی خردی است!.

 

و اما پیشنهاد جداسازی فرزند خردمند و توانای ایران، یعنی آذربایجان از سرزمین مادری که هزاران سال است با سرافرازی و شرافتمندی در میهن نیاکانی خود که بعنوان های پر افتخاری همچون گهواره تمدن جهان نایل گشته اند، آرزوی بسیارانی در عرض و طول تاریخ پرفراز و نشیب ما بوده که همگی آن اندیشه ها با صاحبانش به گور رفته با و بعد این نیز چنین خواهد شد.

 

لازم می دانیم فقط یک سطر از توهم جداسازی آذربایجان از مهین شان ایران را یادآور شویم:

در پانصد سال گذشته، ملی گرایی ایرانی پیوسته لهجه آذری داشته است و امروز هم چنین است.

برای جداسازی آن از مام میهن نیاکانی ابتدا باید از روی نعش حداقل یک میلیون ایرانی آذربایجانی فقط در تبریز بگذرید و چنین توانایی در هیچ دشمنی با هر اندازه گستاخی نه گذشته بود و نه حال هست و نه در آینده خواهد بود…

 

کشور و ملت ایران آن کشور و ملتی نیست که با چسب بهم چسبانده شده و یا با سفارش خارجی ترکیب یافته باشد، بلکه به باور اکثریت مطلق تاریخ دانان و دیرنه شناسان جهان با بیش از هفت الی ده هزار سال تاریخ، نخستین ملت + دولت تشکیل شده روی کره زمین است و برای هزاران سال دیگر پویا و بالنده به راه خود ادامه خواهد داد و با عبور از پلیدی جمهوری اسلامی علی رغم تمامی دشواری ها و بدخواهی ها بار دیگر جهان را از نعمت فرهنگ و تمدن بی بدیل خود بهره مند نموده و بمانند گذشته پر بار و پیروی از بزرگانی مانند کوروش بزرگ، ضمن گسترش زندگی مسالمت آمیز ملت ها در کنار هم، و رعایت کرامت انسانی و حقوق بشر، به بقای بعضی از قوم های اقلیت جهان نیز کمک نماید و هر چند که تعدادی اندک از آنها با نجات از سیاه روزگاری و رسیدن به خوشبختی نسبی همه آن بزرگواری ها را فراموش کرده باشند.

 

پاینده ایران و ملت ایران

شورای مرکزی جنبش آذربایجان

۰۱.۰۵.۲۰۲۳

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *